سراب سفرهای خارجی بلاگرها
اگر تا قبل از اینکه پشت پرده زندگی بلاگرها برایتان افشا شود مخاطب صفحاتشان بودید حتماً با سفرهای گاه و بی گاه شان به ترکیه، دبی و کیش روبه رو شدهاید؛ سفرهایی که تا چند روز از سری استورهای بیش از اندازه و پستهای اینستاگرامی با ژستهای مختلف اینفلوئنسرها در امان نخواهید بود؛ تعداد این سفرها آنقدر زیاد است که مخاطب اگر کمی باهوش باشد خیلی زود پی میبرد که کاسهای زیر نیم کاسه است و شاید فضا برای کسب و کار بلاگرها محدود شده است؛ استراتژی بلاگرها در سفرهای خارجی خود به این شکل است که مدام از حس آرامش در هتلهای لوکس، صبحانههای لاکچری و غذاهای اصیل ترکیهای عکس و فیلم تهیه میکنند، به مراکز خرید و اقامتهای توریستی و گردشگری مختلف سر میزنند و کم کم شما میبینید که تبدیل به یک تور لیدر شدهاند و از چگونگی تجربه این سفرها به پرسشهای گوناگون پاسخ میدهند، به بیان دیگر آنها به راحتی ذهن مخاطب را آماده این سفرها میکنند و چم و خم را یادشان میدهند؛ بعضی دیگر از این بلاگرها اقامت دبی یا ترکیه را دارند و مدام به این سوالات که چطور باید اقامت ترکیه را گرفت؟؛ چقدر هزینه برای مهاجرت لازم است؟؛ قیمت مسکن در ترکیه به چه صورت است؟ پاسخ میدهند و تبدیل به یک مشاور املاک رایگان و در دسترس برای مخاطبانشان شدهاند البته نباید افزایش قیمت مسکن در کشور را در این مقوله بی تأثیر دانست چراکه بسیاری از خانوادهها گول تبلیغات پر زرق و برق ماهوارهای یا زندگی پر از آرامش و لاکچری دروغین بلاگرها را میخورند و در چاهی میافتند که بیرون آمدن از آن گاو نر میخواهد و مرد کهن!
سفر خارجی بلاگرها به شیوه خانواده معمولی!
سفر به شیوه خانواده معمولی!
شاید شما هم به پیامکهای تبلیغاتی تورهای خارجی ارزان قیمت برخورد کرده باشید؛ ارزانی که با این قیمت بالای دلار بسیار عجیب است به عنوان مثال تور امارات فقط با ۳۰۰ هزارتومان یا تورهای ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومانی ترکیه که جزو آگهیهای بسیار عجیب است اما وقتی که پیگیر این آگهیها میشوید مشاهده میکنید که در ازای واردات یا حتی صادرات چمدانی از کالاهایی مثل موبایل، سیگار، لوازم آرایش و لباس و … با این قیمت میتوانید سفر کنید و حتی در بعضی از موارد در ازای این سفر بلاگرها ملزم به فروش این کالاها نیز خواهند شد و به این ترتیب اینفلوئنسرها متولی افرادی هستند که هزینه این سفر را تأمین میکنند و با خرید و فروش این اجناس بخشی از هزینه سفرشان را جبران خواهند کرد؛ این مسئله دقیقاً مصداق بارز همان عطش مفت بری بلاگرهاست که تمامی ندارد؛ شاید با خودتان بگویید یک فودبلاگر باید به کشورهای مختلف سفر کند و مخاطبش را با فرهنگ غذایی کشورهای مختلف آشنا کند اما یک سوال؛ فودبلاگر یا سوئیت هوم ها چرا تنها به دبی و ترکیه سفر میکنند؟ چرا به هنگام سفر به این کشورها مدام از زرق و برق، مراکز خرید، غذاهای لوکسی مانند لابستر، هشت پا، استیک با روکش ورقه طلا، صدف دریایی و سینیهای رنگ و وارنگ را تا سر حد مرگ میخورند و در آخر فیش میلیونیاش را با شما به اشتراک میگذارند؟ مگر نه اینکه یک فودبلاگر باید شما را با غذاهای بومی، محلی یا غذاهایی که مخصوص میهمانیهای خاص هستند و از این دست موارد خاص آشنا کند؛ برعکس این شیوه از سفرهای به ظاهر لاکچری دقیقاً ما را به یاد سفر خانواده معمولی به ترکیه انداخت همانقدر به ظاهر لاکچری که پشت پردهاش هزاران ماجرای رنگ و وارنگ دارد!